وبازاینک ترسو

اینک که دم ازکاردرست شوهرش میزنه اویل وبلاگ نویس اش همیشه ازترس هوودارشدن و اینکه کارشوهرش اشتباه هست مینوشت وقتی حریف شوهرش نشد به دروغ خودش رو مطیع  مذهب ودین معرفی کرد و درحقیقت با پنهان کردن ترس خودش به کارشوهر هرزه و هوس رونش مهرتایید زد

نوشته های قدیمی ازاینک رو براتون میزارم بخونید وشخصیت متزلزل اون رو بشناسید

طعم گس خیانت

از اینکه زن اول در موضع ضعف قرار بگیره و  مجبور میشه بمونه و تحمل کنه, خوشم نمیاد. ولی واقعا وقتی زن دوم بیاد, زن اول چه غلطی می تونه بکنه؟ بره که در بدر میشه! بمونه هم که هیچ وقت حس بد خیانت  از ذهن ش دور نمیشه. تازه احساس بدبختی و فلاکت هم می کنه

استرس

به نظرم اینقدر که زندگی با شوهر سخته, با مادر شوهر که همه ازش فراری اند, سخت نباشه.

زن دوم یه غلط زیادی

شما مردها خیلی بیخود می کنید که هوس زن دوم گرفتن می کنید, وقتی هیچ بهونه ی درست و درمون برای تجدید فراش ندارید!


حالا بهونه شوهراینک  نجات دختر سن بالا بوده خاک برسرخودت وشوهرت که ارزش زن ودختران مجرد رو اینجوری پایین اوردید بااین تفکرات مسخره

بدبخت                 بیجاره ای                  اینک

میدونم اینجارومیخونی خیلی بدبختی که دخترت ازت گریزون شده براهووت پکیچ صبحونه عروسی و ویارانه درست میکنی برای دخترت هیچی به هیچی

اینک تومادرنیستی مادر درهرحالی برای بچه اش مادری میکنه ولی تو اسم مادرداری ولی بی مهرمادری هستی

نظرات 300 + ارسال نظر
ناتالی کوسمن دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 13:50

اونک یا همون ستاره منافق دوروی بدبخت کم گوه خوری کن داغون لاشی وقتی ریدی و دیدی زر مفتت رسوا شد شروع کردی خوردن گوهه من و تهمت زدن لاشی دوزاری چیه؟ توقع داشتی شوهر کلفت اینک بیاد سروقت یه عن مث تو برو ریده مال برو لاشی نزار اسمت را بگم دوزاری بدبخت گوه خوری نکن گوه اینک و خانواده اینک تو سر و صورتت بماله

اونک دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 12:48

خب تو از کجا میدونی من کی هستم؟ همونجوری که خیلی ها مثلا نمیدونن تو همون اینکی و تو وبلاگ بغلی بحثت داغه. و از روی آی پی که اینجا و جاهای دیگه پیام میذاری فهمیدن تو همون اینک کله پوک و خنگی. ظاهرا هنوز اون یکی وب رو پیدا نکردی که قدمت به اونجا نرسیده . فکر نمیکردم انقد بی ادب باشی . من دیگه اینجا نمیام همون وبلاگ بغلی بازدید کننده هاش بیشتره جز توی مشنگ کسی اینجا نی.

ناتالی کوسمن دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 11:32

برو خزعبلات نگو اینک را خیلی ها دیدنش بعدشم کامنتهای وبلاگ بانو را زن کویر بست حتی تا پلیس فتا ام رفت و بانو را سوزوند و خاکسترشم به باد داد چون قافیه تنگ اید اونک به جفنگ اید

اونک دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 10:34

هههههه ههههه شاید اینک من با اینک شما فرق داره. یکی از اشناهام دستش تو این کاراس و ازش خواستم سر و ته این وب رو در بیاره و در حال انجامه منتظر خبرهای جدید باشید. فکر میکنید چجوری کامنت های وبلاگ بانو زن سوم بسته شد؟؟ . تا یه مدت دیگه اینک واقعی رو براتون اشکار میکنم. یهو میبینی یه مرد سبیلوی بیکار بوگندو اومد بیرون از اون پشت مشتا

ناتالی کوسمن دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 09:35

اونک یا ستاره آدرس ایمیلت را بزار تا بت ایمیل بدم

ببخشید عزیزم لینگ اشتباه کپی شد اینه لینک اصلی که خیلی شبیه اینکه

https://www.instagram.com/p/BmUL5JOHQ5N/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=i1twx7adi685

ای بابا کامنتهای وبلاگ بی سر و ته بانو که نود درصدش چرندیات بود از روی حدس و گمان هرکسی از راه میرسید یه حرفی میزد اینک را من از نزدیک دیدم و کاملا میشناسمش حتی اسم واقعی اش را هم بخوای بت میگم زن خوبیه اصلا زن بدی نیست فقط مذاب در حرف شوهرشه و شوهرشم‌ اخونده ولی توی وب میگه مدیره در صورتیکه اخونده و خیلی هم پولدار و وضع مالی بالا از اخوندهای اصولگرا و مدافع رهبر هستن
خود اینک یک خانم قدبلنده اضافه وزن زیادی داره و خیلی خیلی خیلی سفید هست مث برف هست این عکسی که‌ میزارم را ببین متوجه میشی فتوکپی اینک هست شایدم‌ دخترخالش باشه

https://www.instagram.com/p/BxVCR1dD_iT/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=128scxwsfktly

اونک یکشنبه 22 اردیبهشت 1398 ساعت 13:09

ناتالی جان اشتباهت همینجاست عزیزم. من اون کامنتر نیستم گلم . من حالا دقیق یادم نیس چی نوشتم. فقط یادمه بهش گفته بودم من شمارو دیدم و چقد تو حقیری شوهرت حق داشته رفته هوو اورده سرت. حالا نمیدونم زورش اورد یا چی که اصلا جواب نداد. چون مطمعنم ادرس ایمیل گذاشته بودم.
و اینکه میگی تپل و سفیده رو قبول ندارم میدونی چرا؟؟ چون تو وبلاگ بانو یادمه چند نفر میگفتن دیدنش و همه به سبزه بودنش اتفاق نظر داشتن . در سبزه بودنش شکی ندارم .
خوشحال میشم ادرس اینستاگرامت رو بدی باهم در ارتباط باشیم.
ایمیل میتونم بدم اما وبلاگ ندارم فعلا .
این اینک واقعا ارزش نداره ها. اما واقعا دلم براش میسوزه که انقد حقیر و پر از عقده شده. یه نگاه ترحم امیز بهش دارم. تو چشمهاش پر از حسرته و بدبختی . انگار غم عالم تو دلشه ولی همیشه تو وبش میخواد بگه من خوبم.
به هر حال ناتالی جان منتظر ادرسی ازت هستم گلم. روز خوبی داشته باشی. در ضمن نام مجازی مستعار من ستاره هست که همه جا با این نام کامنت میذارم حالا نمیدونم کجا پیدا کنم بی صبرانه منتظرت هستم

ناتالی کوسمن یکشنبه 22 اردیبهشت 1398 ساعت 12:50

اونک من خودم دیدم جوابت را داد نوشته بودی براش که یه خانمی با دخترش بود که اگر شما باشی خیلی نجیب و خانمی و مظلومیت از صورتت میبارید بعد اینک جواب داده بود نه ایشون همکارم بود شاید چون خیلی دیر تایید شد ندیدی کلا اینک لاغر نیس اضافه وزن داره و مث برف سفیده عکس یه خانمه تو اینستاگرام برات میزارم خیلی خیلی شبیه اینکه شایدم حتی خود اینک باشه خخخخخخخخخخخ

اونک یکشنبه 22 اردیبهشت 1398 ساعت 11:44

ناتالی خانم اصلا جواب کامنتمو نداد اینک خانم. با اینکه کلی منتظرش موندم و ادرس ایمیل م بهش دادم. من همون موقع حتی رفتم جلو بهش چراغ سبز نشون دادم که من از طرف جایی معرفی شدم و به اینجا امدم. یکه دیدم یه خانم دیگه اومد جوابم را داد و ایشون رفت. یه لحظه فکر کردم چون بی حجابم و ایشون چادری بود این کارو با من کرد. بعد متوجه شدم دوتا خانم دیگه هم اومدن اینک گل و گلاب را ببینن و دارن با هم میخندن. اگه کامنت ها را تایید میکرد که خوب بود حداقل جوابم را از اون طریق میدیدم . من واقعا دلم براش میسوزه

ناتالی کوسمن یکشنبه 22 اردیبهشت 1398 ساعت 05:35

اون خانم اینک نبوده همکارش بود ما اینک را دیدیم چاق و سفیده قیافش بد نیست صورت گرد و تپلی داره و اینی نیست که شما دیدی حتی خودشم تو جواب کامنتت گفت که همکارم بود

اونک شنبه 21 اردیبهشت 1398 ساعت 17:59

بچه هاجان سلام. من اینک را توی اون نمایشگاه که میگفت دیدم. خودش ادرس داد و من نا محسوس رفتم دیدمش. دخترش هم کنارش بود. قیافه اش انگار یکی با کفگیر زده بود توی صورتش. خیلی کج و کوله و زجر کشیده بود . جالبه چند تا خانم دیگه هم اونجا بودند و میگفتند این اینک وبلاگ نویس هست. و نمی دانستن که من هم برای دیدن اینک وبلاگ نویس رفته ام. هه هههه یه صورت سبزه داشت و نا متقارن. و چشمهای پر از حسرت و عقده. جالب این است که رفتم توی کامنت هاش بهش گفتم من دیدمت اما نه تایید کرد نه به ایمیلم جواب داد. و مطمعن شدم که خودش بوده. اگه خودش نبود می اومد به ایمیلم و میگفت که اون شخص من نبودم. و سکوتش نشان از رضایت داشت.

ناتالی کوسمن شنبه 21 اردیبهشت 1398 ساعت 11:23

مینو جون شما خبر داری زن کویر چطوری تونست کامنت دونی وبلاگ بانو هستم را ببنده؟

خخخ شنبه 21 اردیبهشت 1398 ساعت 11:21

خطیبی وبلاگش را حذف کرده چرا؟ گل اول و گل دوم فکر کنم معترض شدن

مینو چهارشنبه 18 اردیبهشت 1398 ساعت 02:49

اینک کامنت هاش رو نشر نمی ده فقط یک طرفه جواب می دهد
از دست دخترش عصبانی هست اونجا که نشر نمی ده حداقل اینجا باشه
تا ثبت بشه و معلوم بشه مخاطب ها احمق نیستند:

«اینک شاید تو و شوهرت یادتون رفته باشه چه بلاهایی که سر دخترتون نیاوریدید و توی چه روزهای سختی پدرش به فکر هوسش بود و مادرش در پی کمک به این پدر هوسبازش. شما به فکر دختر مردم بودبن اما به فکر احساس و آبروی دختر خودتون نه. اون رو فراموش کردید پشتش رو خالی کردین و فقط خواستین با پول دهنش رو ببندید ولی ما مخاطب ها یادمون نرفته»

در ضمن اینک یک مشکل بزرگ دیگه هم داره همیشه از حقوق مرد و زن های مجرد حرف می زنه و اصلاندیدم نگاهش به جریان زندگی مثل نگاه یک زن اولی یا حداقل از زاویه دید یک مادر باشه حتی هیچ وقت ندیدم از احساس یا حتی بدون هیچ حسی از حقوق زن حرفی به زبون بیاره و یا مورد بعدی که یا حالت کاملا منفعلانه و بی سرو صداش در برابر تصمیم شوهر برای ازدواج مجدد بود که باعث میشه خیلی از مخاطب ها اصلا به زن اول بودن یا طبیعی بودن حال نویسنده وبلاگ شک کنند.

مورد بعدی اسفناک این هست که مبلغان فقط به دنبال تبلیغات نیستند بلکه با کار پیوسته دنبال رایزنی‌ها یی برای تسهیل قوانین چندهمسر شدن دایمی مردان هم هستن و گاهی واقعا یا تعمدا تظاهر به موفقیت در این زمینه هم می کنند و راه‌های قانونی و غیر قانونی دور زدن رو بهم آموزش می دن

مینو دوشنبه 9 اردیبهشت 1398 ساعت 00:03

دمتون گرم چه وبلاگی درست کردین کاش زودتر دیده بودم
به افشاگری هاتون بر علیه مبلغان ظلم و هوسرانی ادامه بدهید.
بیش تر و با دست پر به دیدنتون میام

. دوشنبه 2 اردیبهشت 1398 ساعت 08:44 http://khatibii.blogsky.com

خطیبی وبلاگ زده گل اول و گل دوم خیلی بامزه نوشته

تبریک یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 ساعت 18:48 http://zanekavirrr.blogfa.com

زن کویر باز برگشت نمیتونه دست از خودنمایی و زر مفت زدن برداره بازم با داستانهای تخیلی اش برگشت و دروغ پشت دروغ

http://zanekavirrr.blogfa.com

وبلاگ زن کویر پنج‌شنبه 1 فروردین 1398 ساعت 11:11 http://doctor-business.com/fa/

وبلاگ جدید زن کویر رونمایی شد

http://doctor-business.com/fa/


زن کویر بی خداحافظی رفت چون سایت زده و خیلی سرش شلوغ است

حقیقت دعوای اینک با دخترش چی بوده؟ چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت 10:26

اینک احمق پاچه پاره و حسود تو کامنت دونی لو داده که خودشون با دخترشون قهر کردن! الانم داره خودش را میکشه از حرص که چرا لو داد
این خانم از دخترش و عشق و عاشقی دختر و دامادش حسودی شدید میکنه یه اصفهانی تنگ نظر و حسود مثل بقیه اکثریت زنای اصفهانی تو جواب منطقی بقیه هم میگه لعنتی! لعنت به تو اینک دروغگوی حسود و بی حیا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.